شروع ششومین ماه از زندگی فرشته کوچولوی مامانی
عسلی مامان دختره کوچولوی من با اینکه پا به ششومین ماه از زندگیت گذاشتی بازم مثله عروسکای باربی میمونی و بازم کوچولویی البته هیچ کدوم از کارای عسلم به سنش نمیخوره الهیییییییییییییی فداش بشم من که چهاردست و پا عقب عقب میره ،جیغای بنفش میکششششششششششش اوه اوه گوشم میلزره و مرتب ققققق و خخخخخ میکنه خدایا هر چه بیشتر جلو میرم یه چیزی که از عشق بالاتره و نمی تونم واژه مناسبی براش پیدا کنم توی وجودم بیشتر رخنه میکنه و این وابستگی و دلبستگی رو بیشتر میکنه قوربون تاپ بازی کردنت تازه یادگرفته بشینه ، دخملم بابایی روزی هزار بار وقتی سره کارشه این عکسو میبوسه همش به من میگه خوش به حالت که زمان ب...
نویسنده :
مريم
23:40