عسل نازعسل ناز، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

عسل ناز مامان و بابا

در انتظار دخترم

1389/11/2 12:44
نویسنده : مريم
621 بازدید
اشتراک گذاری

نميدونم بايد از كجا شروع كنم فقط اينو ميدونم انتظار خيلي سخته و من مشتاقانه منتظره ورود كسي هستم كه تمام زندگيمو تحت الشعاعه خودش قرار داده و من وباباي مهربونشو بي صبرانه منتظر گذاشته ......

هچ كس به غير از خدا نميدونه كه من براي اومدنش چقدر بيتابم و اميدوارم كه اين بيتابيه من هر چه زودتر تموم بشه هر روز صبح كه از خواب بيدار ميشم اولين كاري كه ميكنم اينه كه برم توي اتاقه قشنگش وبهش سلام كنم باهاش حرف بزنم گهواره تختمشو تكون بدم وحس كنم كه واقعاً دختره قشنگم عسل نازم چشماي قشنگشو بسته و خوابيده،عزيزم دوست دارم روزي بياد كه واقعاً تو رو توي اونجايي كه برات آماده كردم بخوابي وبا نوازش من وباباي مهربونت بيدار بشي .

عزيزم امروز قراره يه خبره خوب به ما بدن نميدونم اين خبري رو كه من مدتهاس منتظرش هستم رو كي بهم ميدن.

ميخوام از اولش بگم

زندگي منو عزيزم خيلي خوب وآروم پيش ميرفت وانگار توير زندگي چيزي كم نداشتيم ولي بعد از گذشت چند سال جاي خالي يكي توي زندگيمون قابل حس بود دوست داشتيم نفره سومي وجود داشته باشه كه عشقمونو با اونم تقسيم كنيم ولي بعد كلي اينورو اونور كردن فهميديم كه يه مشكلي هست كه ما نميتونيم به طور طبيعي صاحب فرزندي بشيم بايد از راههاي پزشكي وارد بشيم و باقي مسائل ...... تصميم به انجام كار ديگه اي گرفتيم كه من و باباي مهربون خيلي مشتاق به اين كار بوديم اي جونممممممممممممممممممم قوربونت، عزيزم كي ميايييييييي واين تازه شروع كار من بود.

از وقتي كه تصميم به انجام اين كار گرفتم ديگه فقط استرس بود و بس اولش پرونده سازي وبعدش بازديد از خونمون وبعدشم فرستادنمون دنبال كاراي قانوني واداريش كه خدارو شكر همه مراحل به خوبي طي شد وزمان اون رسيد كه به نتيجه نهايي برسيم توي اين فاصله من و ماماني و باباي مهربون ودايي وزندايتودايي كوچيكه وهمه اونايي كه منتظر اومدن تو بودن شروع به خريدن كلي وسايل كردن واي چه وسايل نازي همچي صورتي واي خدا چه بچه خوشبختي جونم عزيزم .

بعد از كلي دوندگي وخريد همه وسايل گفتن چند ماهي طول ميكشه كه نوبت شما بشه مدير عوض شده گفته اول اون قديما واي انگار همه دنيا روي سره من خراب شد بالاخره با كلي پارتي بازي گفتن ببينيم چيكار ميتونيم براتون بكنيم تا امروز قرار به ما خبراي خوب بدن خدايا يعني چي ميشه؟؟؟

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

دیانا
25 دی 89 12:11
عزیزم انشاالله که این خبر خوش و بزودی بهت میدند شیرنی ما یادت نره


مرسي عزيزم
دیانا
25 دی 89 15:02
مرسي عزيزم
pooya
25 دی 89 18:56
بوس و ممنونممممممم