سور پرایز
یادته روزی که رفتم برای امتحان گواهینامه، بابا رضات همش میگفت اگه با یک بار امتحان قبول بشی یه هدیه پیشه من داری.
منم که خوشحالللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل
تا اینکه دیروز بعد از کلی دققققققق دادن وآب کردن دلم یکی از سورپرازاشو بهم گفت: یه بلیط رفت و برگشت3 روزه مشهد بود کلی حال کردم البته سورپرایزم بود هدیم نبود تازه هدیم مونده
اخه چند شب پیش بهم گفته بود که باید جنگی یه مشهد بریم شاید زودترعسل نازمونو بهمون بدن ولی فکر نمیکردم جدی باشه وقتی بهم گفت داشتم از خوشحالی پر درمیاوردم
حس خوبی داشتم پس روزه چهارشنبه1390/02/07ساعت 8صبح پرواز داشتیم وروز جمعه برگشت
ممنوننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
وای خدایا یه جورایی فکر میکنم بعد از این سفرم اون اتفاق قشنگه میوفته
وفرشته زیبای من به من نزدیکتر میشه.به دخترم که میدونم اونم مثله من بی تابه.
خدایا میدونم همه چیز فقط با اراده توست وتا خودت نخوای هیچ کسی نمیتونه به زور کاری رو انجام بده ولی این دفعه میخوام امام رضا بین ما واسطه بشه بازم میگم همه بهانن فقط خوت باید بخوای هر چی تو بخوای منم راضیم، قوربونت برم خدا که اینقدر بزرگی
نوکرتمممممممممممممممممممممممممممممممممم
منه بنده ناچیزت کسی نیستم که بخوام چیزی رو به زور ازت بگیرم تا هر وقت که خودت میدونی من منتظر میمونم با اینکه خیلی منتظرم ودل تنگ فقط خدیا شکرت که اگه این نعمت و به من ندادی که من فرزندی از رگ و خونه خودم داشته باشم وحسه زیبای مادری رو قبل ازتولد فرزندم داشته باشم ولی ازت ممنونم به خاطر اینکه منو لایق دونستی که یه فرشته با انتخاب خودت وارده زندگیم بشه و حسه مادری رو در وجودم القاء کردی واز همه مهمتر اینکه همسری مهربان ودلسوز در سرشتم .که همه دلتنگیهای من با وجودش گرمش مداوا میشه همیشه دوست داشتم وهمیشه دوست خواهم داشت
خدایا دوست دارم قلبم را از طلا بسازم وهدیه ایی برای همسره مهربانم باشد