عسل نازعسل ناز، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

عسل ناز مامان و بابا

غذایی کمکی

1390/4/8 0:16
نویسنده : مريم
352 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز (6-4-90)وقتی برای چک اپ با بابا رضا رفته بودیم دکتر :

به حسه بدی داشتم همش میگفتم نکنه وزنت خوب بالا نرفته باشه نکنه اونجوری که باید وزن اضافه نکرده باشی وای خدا میدونه انگار میخواستم نتیجه کنکور بگیرم انقدر استرس داشتم که فشارم افتاده بود و سرم بد جور گیج میرفت و بالاخره منشی اسمه قشنگتو صدا کرد برای اندازه گیری قد و وزن دلم هوری ریخت وزنت زیاد بالا نرفته بود و سیصد گرم کم داشتی یه جورایی دلم ریخت وقتی دیددم این همه شب بیداریام نتیجه خوبی نداده بعد از مشورت با دکتر قرار شد غذای کمکی شروع بشه خوب از طرفی ناراحت از وزنت و از طرفی خوشحال بودم  که داری قطی ادم بزرگا میشی فرشته من و میتونی از همه نعمتای الهی بهره ببری عزیززززززززززم

هی دل دل کردم که هر چه زودتر صبح بشه و من برات سرلاکتو درست کنم و وقتی امادش کردم خیلی با اشتها خوردی عزیزم یه کم خیال مامانی رو راحت کردی تازه یه برانامه غذایی توپم بهت داده که میخوام با عشق برات درست کنم عزیززززززز مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

لیلا مامان علی
8 تیر 90 9:46
سلام بهار جان الهی من قربون اون نگاه قشنگ دخترگلت برم از طرف من حسسسسسسسسسسسابی ببوسش روی گل ماه خودتو هم می بوسم هر از گاهی به ما هم سربزن
ویونا
11 تیر 90 21:15
مبارکه خانممممممممممممم پس فرشتتون غذا خور شده. پسر ما هم قراره از هفته دیگه غذا خور بشه. ولی من میخوام از فردا شروع کنم. چون این چند روز خیلی کم شیر خورده.
زهرا
14 تیر 90 14:05
الهييييييييييي قربونششششششششش بشم ماشالله اسفند واسش دود كن بهار . بوس بوس بوس هزارتا تند تند عكسش بذار
ساغر
15 تیر 90 13:23
سلام........من ساغرم مامان تارا عضو جدید کلوپ خصوصی...... واااااااااااااااااااای خدا........ماشالله هزار ماشالله چه عسلیه... چه نازه این طلا خانوم..... من نمیتونم عکسای فینگیلی که الان 1 ساله س رو بذارم چون این قضیه مخفیه این خانوم طلا رو ببوووووووووووووووس. و بچلونش......... توی نگاه اول فکر کردم یه جورایی شبیه تاراست.......... از اون خانوم ظریفا میشه ها........... براش اسفند دود کن