ده ماهگیه فرشتم
عزیز مامان توی ده ماهگیش باکارای جدید البته با شیطنتای جدید پوست همه رو کنده ،قوربونننننننننننننننن اون شیطونیاتتتتتتتتتتتت .
قوربون اون خندهات
بچهم تازه اب خودن با لیوانشو یاد گرفته بود
با اینکه لیوان داره ببین به چی گیر داده
تازه توی ده ماهگیه اولین شب یلدای زندگیشو تجربه کرد دخترم
هندونه شده بود هم خوردنی هم شیرین
اینم چند تا عکس از دخملی توی محرم که سقا شده بود
توی شلوغیای نذری درست کردنه بابایی چه اتیشی که عسلی نسوزوند
مامان جان خوبه حالا از جارو برقی میترسی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی